هفت سین در قدیم
در زمان ساسانيان، قاب هاي زيباي منقوش و گرانبهايي از جنس کائولين از چين به ايران آورده مي شد و يکي از کالاهاي ارزشمند بازرگاني چين و ايران همين ظرف هايي بود که بعدها به نام کشوري که از آن آمده بود نامگذاري شد و به نام «چيني» و به گويش ديگر به صورت سيني و معرب «صيني» در ايران رواج يافت. براي چيدن خوان نوروزي از همين ظرف ها استفاده مي شد; آنها را به عدد هفت امشاسپند که عبارتند از ارديبهشت، خرداد، مرداد، شهريور، بهمن، اسپندارمذ و خود اهورامزدا، بر سر خوان هاي نوروزي مي گذاشتند و از اين رو خوان نوروزي، به نام هفت سيني و يا هفت قاب نام گرفت و بعدها با حذف «يا» به شکل «هفت سين» درآمد.
يکي از لوازم خوان نوروزي، کتاب مقدس بود و چون اين جشن ملي است، هر خانواده مي توانست کتاب مذهبي ويژه خود را بر خوان نوروزي بگذارد. از ديگر خوراکي هايي که در زمان ساساني بر خوان نوروزي مي گذاشتند نان بود که نمادي از برکت است. در آن زمان، نان هايي به اندازه يک کف دست يا اندکي کوچک تر مي پختند و آنها را، درون (DRON ) مي ناميدند و بر سر سفره هفت سين مي گذاشتند. شير تازه دوشيده شده در خوان نوروزي نمادي است از غذاي نوزادان گيهاني، زيرا بنابر اسطوره آفرينش انسان، در گهنبار همسپنتمدم، يعني در سيصد و شصت و پنجمين روز سال آفريده شد.
بنابراين در جشن زايش آدميان، همانطور که کودک نوزاد به شير نياز دارد، نوزادان گيهاني نيز به شير که در دين ايران کهن بسيار مقدس است، نياز دارند. تخم مرغ بن مايه خوان نوروزي است و انواع سفيد و رنگين آن مي بايستي خوان هفت سين را زينت بخشد. زيرا تخم و تخمه نمادي است از نطفه و نژاد و در روز جشن تولد آدميان که تخمه و نطفه پديدار مي گردد، تخم مرغ تمثيلي است از نطفه باروري که به زودي بايد جان گيرد و زندگي يابد و زايش گيهاني انجام پذيرد. پوست تخم مرغ خود نمادي است از آسمان و طاق گيهان. آينه، سمنو، ماهي، سيب، انار و سکه از ديگر چيزهايي است که خوان نوروزي به آنها مزين مي شود.
روياندن سبزه و نگريستن به رويش و بالش دانه ها در دوازده روز جشن نوروز از آيين هاي کهن ايرانيان بوده است. رشد بيشتر هر يک از دانه هاي کاشته شده را در گردش سال مظهري از رشد خوب آن دانه در سال نوي زراعي مي پنداشتند. ايرانيان کهن، سبزه روياندن را از زمان جمشيد مي دانستند و معتقد بودند که، جمشيد پس از سرکوب اهريمن و پيروانش (که برکت را از مردم روي زمين گرفته بودند و باد را نمي گذاشتند که بوزد و درختان برويند) به زمين بازگشت. در اين روز که نوروزش ناميدند، هر چوب و درختي که خشک شده بود باز روييد و سبز شد. يادآوري مردگان و بزرگداشت روان درگذشتگان در آخرين روزهاي پايان سال، به ويژه در آخرين شب جمعه سال کهنه، بازمانده از آيين هاي نياپرستي در جامعه هاي دوران ايران باستان است. روز عرفه (آخرين پنجشنبه سال) را که در برخي جاهاي ديگر ايران مانند خراسان به «روز بي بي حور» معروف است، روز مردگان مي پندارند و باور دارند که روان هاي مردگان در اين روز آزادند و از آسمان به زمين فرود مي آيند تا آن روز را نزد کسانشان بگذرانند.
فلسفه هفت سين چيست؟
به طور مقدمه بايد دانست که عدد «هفت» نزد ايرانيان قديم مقدس بود و به خاطر ستارگان هفتگانه يعني «زهره، مشتري، عطارد، زحل، مريخ، زمين و خورشيد» عدد هفت را گرامي مي داشتند. نياکان ما که زرتشتي بودند، اعتقاد داشتند که عقل مقدس يعني «اهورامزدا» که به او «سپند مينو» نيز مي گفتند، شش وزير بزرگ به نام «امشاسپندان» دارد که يعني مقدسان جاويدان و اين شش امشاسپند با «سپندمينو» تشکيل (هفت سپند) مي دهند. علت اين که هفت سين به راستي هفت سين است، اشاره به هفت «امشاسپند» است و چون کلمه «سپند» با سين شروع مي شده، روي اين اصل به علامت آن هفت مقدس جاوداني، چيزهايي در نظر گرفته شده که هم با حرف سين شروع شده باشند و هم مورد استفاده مثبت بشر واقع شوند.
Read more